نقطه‌ی تامل

بی‌تامل زینهار از نقطه‌ی دل نگذری/ زین سواد اعظم اسرار غافل نگذری

نقطه‌ی تامل

بی‌تامل زینهار از نقطه‌ی دل نگذری/ زین سواد اعظم اسرار غافل نگذری

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ترور شخصیتی» ثبت شده است

و به هم می‌گفتند: سحر می‌داند، سحر!

دوشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۲، ۰۴:۱۵ ب.ظ

اسفندیار مشایی



زیر بیدی بودیم.
برگی از شاخه بالای سرم چیدم، گفتم:
چشم را باز کنید ، آیتی بهتر از این می خواهید؟
می شنیدم که به هم می گفتند:
سحر میداند، سحر !

سر هر کوه رسولی دیدند
ابر انکار به دوش آوردند.


* * *

باد را نازل کردیم
تا کلاه از سرشان بردارد.

خانه هاشان پر داوودی بود؛
چشمشان را بستیم.

دستشان را نرساندیم به سر شاخه هوش.
جیبشان را پر عادت کردیم.
خوابشان را به صدای سفر آینه‌ها آشفتیم...


  - سهراب
  • مرتضی

دست دولت محمود و جریان انحرافی پاک پاک است

دوشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۲، ۰۶:۱۲ ب.ظ

احمدی‌نژاد و جریان انحرافی و فساد بانکی 3000 میلیاردی

وکیل مه‌آفرید امیرخسروی در گفتگو با خبرگزاری دولت(ایرنا):
  • شایعات، مه آفرید امیرخسروی را به برخی از دولتمردان قبلی گره زد

  • هیچ کدام از افراد کابینه دولت قبل در ارتباط با مه افرید محکومیت پیدا نکردند و تعاملات مجرمانه ای که صحبت آن بود اصلا تحقق خارجی پیدا نکرد

  • رسانه‌ها مدعی شدند دولت آقای احمدی‌نژاد 50 و نیم درصد فولاد خوزستان را به علت رانت به گروه آریا داده است در حالی که این مساله کاملا دروغ بود


غلامعلی ریاحی  وکیل  مه‌آفرید امیرخسروی متهم اصلی پرونده فساد بزرگ بانکی معروف به  فساد 3000 میلیاردی، در گفت و گویی مفصل با خبرنگار حوزه حقوقی و قضایی ایرنا به سئوالاتی در این ارتباط پاسخ داد. در ادامه گزیده‌ای از این گفتگو  که به تکذیب ارتباط این پرونده با اعضای دولت سابق پرداخته را می‌خوانید:


گفته می شود آقای مه آفرید امیرخسروی و گروه آریا به دلیل نوع ارتباطاتی که با دولت وقت و برخی مسئولان رده بالای آن داشته توانسته اند این اقدامات را انجام دهند. آیا این موضوع صحت دارد؟

در جریان این پرونده مکررا نام دولتمردان دولت گذشته در حد وزرا و رییس دفتر آقای احمدی نژاد و جریان انحرافی به میان آمد و در حکم نیز به وجود تعاملات مجرمانه بین جریان انحرافی و موکلم اشاره شده در حالی که مه افرید هرگز تحت این عنوان بازجویی نشده و هیچ مقام دولتی نیز توسط دادستانی تحت تعقیب قرار نگرفته است. در حکم صادره از سوی دادگاه آمده است که تعاملات مجرمانه ای بین اینها وجود داشته و در دست بررسی است ولی با وجود گذشت بیش از دو سال چنین اتفاقی نیفتاده است. 

در زمان رسیدگی به پرونده اخبار بسیار دروغی در این خصوص منتشر شد و برخی متهمان نیز در دادگاه ادعا کردند موکلم روابط و مناسبات ویژه ای با دولت قبل داشته و توسط برخی از مسئولان نیز این قضیه در دادگاه مطرح شد.

به عنوان مثال در پروژه دو طبقه ای کردن مسیر 120 کیلومتری رامسر تا نور در شمال کشور، همه شرکت ها در مناقصه شرکت کردند و قرار بود دولت به علت اینکه پول اجرای این پروژه را نداشت، هزینه ساخت آن را که دو هزار و 200 میلیارد تومان برآورد شده بود با 50 و نیم درصد سهام شرکت فولاد خوزستان تامین کند.

در این مورد مکاتباتی در سطح رسانه های خارجی نیز منتشر شد مبنی بر اینکه دولت آقای احمدی نژاد 50 و نیم درصد فولاد خوزستان را به علت رانت به گروه آریا داده است در حالی که این مساله کاملا دروغ بود زیرا بعد از شرکت در مناقصه، موکلم متوجه می شود 50 و نیم درصد سهام فولاد خوزستان با هزینه اجرای پروژه برابری نمی کند و به همین دلیل موکلم از قبول اجرای پروژه سر باز زد و این پروژه هیچ وقت اجرا نشد و سهام فولاد خوزستان نیز دو سال بعد به اشخاص دیگری واگذار شد اما این شایعات بوجود آمد که مه آفرید به علت روابط ویژه با دولت و دلتمردان سابق خصوصا رییس دفتر وقت رییس جمهور این کار را کرده است در حالی که اصل قضیه تحقق پیدا نکرد.

 

ماجرای دیدار مه آفرید با آقای مشایی در هتل لاله که در دادگاه نیز مطرح شد چه بود؟

به دلیل اینکه هتل لاله متعلق به سازمان گردشگری است، تمامی مناقصه های مربوط به معاونت راهبردی ریاست جمهوری در هتل لاله انجام می‌گیرد اما آقای ابوالفضل گلزاری مدیر عامل شرکت خط و ابنیه در جلسه رسیدگی، مطلب را به گونه ای بیان کرد که گویا این مناقصه به خاطر موکلم و گروه آریا در هتل لاله برگزار شده است در حالی که در آن جلسه پیمانکاران دیگری از جمله قرارگاه خاتم الانبیا نیز حضور داشتند و نهایتا چیزی که اتفاق نیفتاد باعث بدنامی شد.

مه آفرید امیرخسروی و وکیلش غلامعلی ریاحی در نهایت پروژه یاد شده توسط موکلم جنبه اجرایی نیافت و قیمت اجرای آن نیز که 50 و نیم درصد سهام فولاد خوستان بود واگذار نشد اما شایعات، مه آفرید امیرخسروی را به برخی از دولتمردان قبلی گره زد و این مرتبا در جریان دادگاه نیز تکرار می شد.

با این حال هیچ کدام از افراد کابینه دولت قبل در ارتباط با مه افرید محکومیت پیدا نکردند و تعاملات مجرمانه ای که صحبت آن بود اصلا تحقق خارجی پیدا نکرد و هیچ کس به علت رابطه خاص با مه افرید امیرخسروی در حد کابینه آقای احمدی نژاد محکومیت پیدا نکرد و تحت تعقیب قرار نگرفت و مساله مربوط به رانت خواری ناشی از واگذاری 50 و نیم درصد فولاد خوزستان نیز شایعه بود.

 

گفته می شود تشریفات واگذاری شرکت هایی که توسط سازمان خصوصی سازی به مه آفرید داده شده، رعایت نشده است؟

در هر چهار شرکتی که توسط سازمان خصوصی سازی به موکلم واگذار و فروخته شده، مقررات مزایده رعایت شده است. این شرکت ها زیان ده بودند به طوری که گروه ملی فولاد 700 میلیارد تومان بدهی داشت و شرکت خط و ابنیه نیز جزء شرکت های بود که به علت داشتن تعداد پرسنل زیاد کسی حاضر نبود آن را بخرد و در نهایت موکلم این شرکت را 135 میلیارد تومان خرید در حالی که پیشنهاد نفر دوم در حد 60 میلیارد تومان بود بنابراین رانت خواری شایعه بود.

لینک از وبلاگ آرمانشهر

  • مرتضی

انحراف از شیطان

جمعه, ۴ بهمن ۱۳۹۲، ۰۹:۲۲ ب.ظ
گه ملحد و گه دهری و کافر باشد
گه دشمن خلق و فتنه پرور باشد
باید بچشد عذاب تنهایی را
مردی که ز عصر خود فراتر باشد
(شفیعی کدکنی)


* * *

گه منحرف و باب و بهایی باشد
گه جن‌زده و ضد ولایی باشد
چون سرور خود بنالد از تنهایی
مردی که مذاب عشق مهدی باشد
  • مرتضی

من هم یک اصولگرایم!

دوشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۲، ۰۱:۴۰ ق.ظ

وقتی در سال هزار و سیصد و شصت و اندی در میان خانواده‌ای مذهبی چشم به جهان گشوده باشی که‌ همه‌شان کارمندانی اتوکشیده، سر به زیر و مبادی آداب باشند و بین این همه فامیل و آشنا، یک نفر بازاری و اهل «بیزینس» هم یافت نشود، وقتی می‌خواهی چند میلیون برای کاری سرمایه‌گذاری کنی و بروی کف بازار با تیزترین و ناتوترین اصناف طرف حساب شوی، وقتی می‌خواهی کاری نو شروع کنی که سابقه چندان زیاد و تجربه خیلی موفقی هم نداشته، نیاز به شریکی اهل «بازار» داری که حسابی از چم و خم بازار و مطلع باشند و مزه دهان کاسب جماعت دستش باشد.

اخلاق در کسب و کار و تجارتوقتی از اولویت اول تا دهم رفقا که دستی در کاسبی دارند کسی حاضر نمی‌شود ریسک این کار را بپذیرد و در جواب پیشنهاد شراکت و درگیری فعالانه با کار، تنها قول کمک و همکاری می‌دهد. و در این میانه ناگهان پستت می‌خورد به رفیقی نه چندان نزدیک، از طایفه‌ی رندان، که در حوزه‌ی مورد بحث از تجارب ذی‌قیمتی برخوردار است و همه جوره حاضر به شراکت و همکاریست، و می‌بینی که چقدر مسئولانه و آینده‌نگرانه از همان «ب»‌ی بسم‌الله در تدارک طرح‌ریزی و نقشه‌کشی برای اینست که چطور به کارکنان و همکاران و مشتری و طرف معامله و خلاصه هرکسی که کارمان بهش افتاد -به قول خودش- رکب بزند(کلاهبرداری نه، رکب، از همان نوعی که در بازار معمول است)، و البته این را هم می‌دانی که اگر بتوانی با اتخاذ چند پولتیک ساده «خودت» را از گزند احتمالی‌اش حفظ کنی، همکاری با این آدم کلی به تو کمک می‌کند، و می‌توانی با طیب خاطر و خیال راحت یک وام هم بگیری و دو سه برابر سرمایه فعلی را به پای کار بریزی، و در خیالت آینده‌ای را تصور کنی که در مقابل فلاش دوربین‌ها سرت را بالا می‌گیری و خود را سرباز ولایت در جبهه نبرد اقتصادی معرفی می‌کنی و... ولی در همین حین به خود می‌آیی، کله‌ات را محکم تکان می‌دهی و به خود نهیب می‌زنی «هی پسر! کجا داری میری؟ پس چی شد اون همه...»

اخلاق‌مداری و ارزش‌مداری در کسب و کار و بازارو سرانجام می‌روی تا One Man Company خودت را با اتکای به نفس و البته تکیه بر قول همکاری کژدار و مریز عده‌ای از رفقا که یا شغل و پیشه‌ی خود را دارند یا خودشان درگیر شروع کسب و کاری هستند، کلنگ بزنی. در چنین حالتی می‌توانی قبول کنی که یک اصولگرا، یک آرمانگرا، یک دیوانه‌ای. و البته باید روزی هزار بار دست به دعا بلند کنی که جور زمانه اصولگراییت را به سرنوشت بعضی اصولگرایی‌ها مختوم نکند.
شعر مربوطه از سعدی:

غم زمانه خورم یا فراغ یار کشم/  به طاقتی که ندارم کدام بار کشم

و جملاتی گهربار از مردی که به خاطر ایمان به اصولش، مجبور شد هشت سال «برخلاف جریان آب» شنا کند، و در این مدت روزی چند نوبت «ترور» شد.
«رمز فلاح و رستگاری این است که انسان اولا بر معیارهای الهی و ارزش‌های الهی محکم بایستد و در ثانی همه کارهایش را برای خدا انجام دهد. این رمز پیروزی است. حتی اگر در همهٔ عالم یک نفر این جوری عمل کند پیروزی حتما با اوست. [...] توکل‌تان بر خدا باشد روی اصول بایستیم هر اتفاقی بخواهد بیفتد، هر گشایشی، هر پیروزی‌ای، هر رفع مشکلی؛ حتی مسائل اقتصادی را ما بخواهیم حل کنیم باید روی اصول بایستیم. کسی برای خدا روی اصول محکم بایستد در خط ولایت محکم حرکت بکند این پیروز قطعی است.»


بعدنوشت: سرانجام کم می‌آوری و با رندی دیگر هم‌پیمان می‌شوی... خدا آخر و عاقبتت را به خیر کناد!

  • مرتضی