نقطه‌ی تامل

بی‌تامل زینهار از نقطه‌ی دل نگذری/ زین سواد اعظم اسرار غافل نگذری

نقطه‌ی تامل

بی‌تامل زینهار از نقطه‌ی دل نگذری/ زین سواد اعظم اسرار غافل نگذری

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بصیرت سیاسی» ثبت شده است

بهار دلها

شنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۲، ۰۳:۰۱ ق.ظ

السلام علی ربیع الانام و نضرة الایام - پوستر امام زمان بهار دلها


السلام علی ربیع الانام و نضرة الایام...
درود بر بهار مردمان و مایه‌ی شادی روزگاران...
نهم ربیع، آغاز امامت نهمین فرزند از نسل سرور شهیدان، بهار دلها، امام مهربانی‌ها، حضرت صاحب الامر فرخنده باد.



پ‌ن: دیشب در پیامک تبریکی که برای دوستان فرستادم از روی شیطنت از عبارت زنده باد بهار هم استفاده کردم، و واقعا احساس نمی‌کردم در این برهه‌ی زمانی بازخورد سیاسی زیادی داشته باشد اما بعد از این که آماج سیلی از پیامک‌های بصیرت‌افزا قرار گرفتم فهمیدم که هنــــــــوز هم ملت ما بیدار(!) است از انحراف بیزار است.
در نتیجه امروز سرشار از بصیرت و سراپا شور و شعور انقلابی‌ام. شایان ذکر است اکثر پیام‌های بصیرت‌زا از ناحیه دوستان Revolutionary Guard بود.
زمانی به تشویق این دوستان و عمدتا با این استدلال که این سازمان تنها نهاد تحت مدیریت مستقیم حضرت آقاست قصد ورود به آن را داشتم اما بیشتر که تامل کردم به این جمع‌بندی رسیدم که با عنایت به این مطلب که ما در عالم واقعیات -و نه خواب و رویا- زندگی می‌کنیم، و رهبر ما هر قدر هم به لحاظ authority بالا باشد مسلما به پیامبر(ص) و حضرت امیر (در زمان حکومت) نمی‌رسد. اگر آن بزرگان توانستند کنترل مدیریتی تامّی بر روی گماشتگان داشته باشند، ایشان هم خواهد توانست! این شد که با توجه به خصوصیات و خلقیات شخصی، بهتر دیدم که همچو منی از ورود در وادی‌ای که در آن دیگری باید به جایش فکر کند -آن هم در دوران اوج بیداد فتنه‌های روزگار- صرف نظر کند. در نظامی که هر فعالیت رسمی و سازمانی خارج از «عرف مجیزگویانه»[1] محکوم به نابودیست، همان بهتر که در جای دیگری و به طور «غیر رسمی» در جهت منویات زعیممان حرکت کنیم.
به هر حال به نظر می‌رسد باید خود را برای یک بحث ایدئولوژیک با برادران در آینده نزدیک آماده کنم. هر چند عمق ایدئولوژیک این بحث چندان زیاد به نظر نمی‌رسد!

1- دانشطلب: «بنده قبول کردم که لحن ام خارج از عرف مجیزگویانه بوده، اما هیچ کدام از اتهامات وارده را قبول نکردم و مخصوصا نسبت به اتهام توهین به رهبری خودم را مبرا می دانم»

  • مرتضی

میتی کومون

يكشنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۱، ۰۸:۲۵ ب.ظ

این روزها باب شده هرکسی رو که بخوان موجه کنن سریع یه جمله از رهبر یا یکی از بزرگان انقلاب دربارش میارن. چند وقته زیاد با این مساله برخورد کردم. حالا ایشون یه روزی یه جایی به مناسبتی از کسی تمجید کرده، دیگه به این آقا نمیشه گفت بالای چشمت ابروه. سریع جلوت می‌ایستن و میگن شما اصلا میفهمی داری درمورد کی صحبت می‌کنی؟ میدونید چه کسی در مقابل شماست؟ ایشون همون آقاییه که تایید و امضای(!) رهبر (یا فلان شخص) رو داره...
در زندگی واقعی کمی واقع گرا باشیم.
متاسفانه ما ایرانی‌ها از قدیم الایام علاقه‌ی وافری به امام زاده سازی داریم. باور ندارید سری به اطراف شهرتون و روستاهای مجاور بزنید...

 

Disclaimer: با توجه به تقدم یک هفته‌ای تاریخ این پست نسبت به تاریخ انتشار خبر زیر، هرگونه ارتباط این مطلب با خبر منتشرشده در رسانه‌ها و بحث‌های فیس بوکی! پیرامون آن، قویا رد می‌شود...

http://www.tabnak.ir/fa/news/302920/علت-ماجرای-افزایش-امام-زاده-ها-چه-بود

  • مرتضی

هزاردستان

يكشنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۱، ۰۱:۴۰ ب.ظ
پروپاگاندای عظیمی در کاره و دست‌های زیادی پیش و پشت پرده دست اندرکار... و قطب نماها در این مغناطیس قوی سرگردان!

تو این اوضاع قاراشمیش اگر بخوای به اشخاص چشم بدوزی یا سیاه و سفید ببینی بیشتر گیج میشی.

و عجیبه، منی که بارها بین اطمینان و پشیمانی و شرم از فکر و انتخابم غوطه‌ور بودم،‌ این روزها بیش از هر زمان دیگه‌ای در این هشت سال به درستی این انتخاب ایمان پیدا کردم و از این بابت احساس خوبی دارم. حالا هر کس هر طور می‌خواد فکر کنه. اگر این انحرافه پس همه با هم: زنده باد انحراف... زنده باد انحراف... زنده باد انحراف...!
ایضا درود بر پوپولیسم!

"ندایی از درون" تو را می‌خواند... چه باید کرد؟

  • مرتضی