نقطه‌ی تامل

بی‌تامل زینهار از نقطه‌ی دل نگذری/ زین سواد اعظم اسرار غافل نگذری

نقطه‌ی تامل

بی‌تامل زینهار از نقطه‌ی دل نگذری/ زین سواد اعظم اسرار غافل نگذری

تاریکی را خاموش کن

پنجشنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۱، ۰۴:۵۵ ب.ظ
هنوز بعد چند ساعت سر و صورتم سرخه. تا حالا این قدر آدرنالین تو خونم نرفته بود... بیچاره قلبم! نمی‌تونستم خودمو کنترل کنم، آدم آرومی هستم تا وقتی کسی نخواد سوء استفاده بکنه... الان خیلی چیزها تو فکرمه. انتقاااام... تا ببینم شنبه چه کار می‌کنم.
از زندگی آموختم که بدی مثل تاریکیه، دنیا رو سیاه می‌کنه، مثل تعفنه، زود همه‌جا رو می‌گیره. مثل آتیشه. کسی اگر به جونت انداخت، می‌سوزی. تو می‌تونی و این اختیار رو داری که بی‌اختیار هم یک شراره از همونو به جون خودش بندازی یا حتی از شدت سوزش چنان کنترلت از دستت خارج بشه که آدم‌های دور و برت که حتی شاید برای خاموش کردنت اومده باشن رو بسوزونی. می‌دونم شعله‌های این آتیش اگر کنترل نشه این قابلیت رو داره تا همه دنیا رو بسوزونه. گاهی ممکنه شعله‌ی زیر خاکستر باشه. اما من دیدم فوران بی‌موقع شعله‌ای رو که ظاهرا همونجا خاموش شد، ولی بعد از ده سال سکوت! سربرآورد و یک خانواده رو کلا متلاشی کرد. اما تو اختیار داری یه کار دیگه هم بکنی: آتیش رو - توی - خودت - هضم - کنی... الان که دارم اینو میگم می‌بینم خیلی سخته. اما میگن و من هم باور دارم که این کار دل را "گنده" می‌کنه. درسته، تو این دنیا کثافت زیاده، حقارت وحشتناکه... اما وقتی چند بار این آتش‌ها رو بلعیدی... دل یاد می‌گیره با این چیزهای حقیرانه و احمقانه به تالاپ تالاپ نیفته.  از چیزهای مهمتری ناراحت می‌شی. دردت بزرگ‌تر میشه. بزرگ بودن درد خیلی مهمه. آدم‌ها به بزرگی دردشون هستن. و به قول عارفی "تا (جهان درد) نشوی (جوانمرد) نخواهی شد"
منظورم این نیست که مثل خیلی‌ها که هر چی به سرش میاد تو دلش جا می‌کنه و اون قدر، اون قدر فکر می‌کنه تا داغون بشه و تنها یه اعصاب ضعیف براش بمونه. فقط باید بلعید و یک آب هم روش. تمام! کاری اگه ممکنه باید انجام داد اما بیهوده آلودن خون،  آب در هاون کوبیدنه.
تاریکی رو در دنیا منتشر نکنیم، تو خودمون خاموشش کنیم. دنیا رو کثیف‌تر از چیزی که هست نکنیم.
الان نمی‌تونم بهتر از این بنویسم.
اما جالبه کمی آروم‌ترم. گاهی بیام اینجا به خودم اندرز بدم!!!
عجب چاهیه اینجا...

اینو ببینید جالبه: Neuro by Bruno Bozzetto
  • ۹۱/۰۹/۱۶
  • مرتضی

درون

حدیث نفس

تجربه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">