نقطه‌ی تامل

بی‌تامل زینهار از نقطه‌ی دل نگذری/ زین سواد اعظم اسرار غافل نگذری

نقطه‌ی تامل

بی‌تامل زینهار از نقطه‌ی دل نگذری/ زین سواد اعظم اسرار غافل نگذری

مطمئنی؟

جمعه, ۸ دی ۱۳۹۱، ۰۷:۰۸ ق.ظ
مادرم در حالی که داره پوشک خواهرزادم رو عوض می‌کنه براش شعر می‌خونه و قربون صدقش میره تا بچه اذیت نکنه و سرجاش وایسته.
همین طور که داره از بچه تعریف می‌کنه که بچم بزرگ شده و اینها، یهو بچه جوگیر میشه، قیافه خاصی به خودش می‌گیره و می‌گه: "من آگــا!"  (آقا)
...
تا حالا چند بار پیش خودمون فکر کردیم که دیگه بزرگ شدیم؟
  • ۹۱/۱۰/۰۸
  • مرتضی

عمر

تجربه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">