نقطه‌ی تامل

بی‌تامل زینهار از نقطه‌ی دل نگذری/ زین سواد اعظم اسرار غافل نگذری

نقطه‌ی تامل

بی‌تامل زینهار از نقطه‌ی دل نگذری/ زین سواد اعظم اسرار غافل نگذری

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روشنفکران» ثبت شده است

از عصر تاریکخانه تا... عصر «اعتدال»

يكشنبه, ۱۷ آذر ۱۳۹۲، ۰۳:۰۸ ب.ظ

گزیده‌ای از بیانات حکمت‌آمیز حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی در آستانه روز دانشجو، در جمع دانشجویان:

جمعیت چهار میلیونی دانشجویی در ایران یک سرمایه اجتماعی برای امروز و آینده است که پایه های فردای جامعه را در علوم پایه، علوم انسانی وعلوم پزشکی محکم می کنند [...] اسلام دین گفت و گو و شنیدن نظرات مختلف و انتخاب بهترین ها در «یتّبعون احسن» است.


سیری درتاریخ…

«هاشمی رفسنجانی نماد تحقیر روشنفکران، مطبوعات و دانشجویان بود. او آنها را نادیده می‌گرفت و اهمیتی به نظر آنها نمی داد.»
(صبح امروز - ۲ / ۱۲ / ۱۳۷۸)

«هاشمی با دوپینگ به مجلس راه یابد یا نیابد، ریس مجلس شود یا نشود، مردم به او و سیستهایش رای منفی داده‌اند و او را نماد عصر سپری‌شده تاریکخانه‌ای می‌دانند.»
(آفتاب امروز - ۴ / ۱۲ / ۱۳۷۸)

«زبان هاشمی نه تنها اهانت آمیز است بلکه متضمن تهدید ناقدان و مخالفان است.»
(عصر آزادگان - ۹ / ۱۱ / ۱۳۷۸)

«هنوز نقد هاشمی را شروع نکردیم»!
(آفتاب امروز - ۴ / ۱۲ / ۱۳۷۸)

* * *

منّت خدای را عزّوجل، که ما پیروان طریقه‌ی حَقّه‌ی «انحرافیّه»، در این حلقه نیستیم و به کلی خارج از این ماجراییم. نه طرف «وارثان» انقلاب هستیم و نه -به قول دوستان- طرف «چپ‌های حکومتی»... خودشان خودشان را تخریب می‌کنند، احیا می‌کنند و باز اگر لازم باشد...
به قول آن شاعر حماسه‌سرای که در آن اشعار ژرف می‌گوید: «دوستت داشتم/ دوستم داشتی/ تو منو کشتی/ دوباره زنده کردی...»

استفاده‌ی ابزاری که دو گروه طی سال‌ها از هم کردند و می‌کنند [و خواهند کرد]، در تفکر پراگماتیستی آنان کاملا تبیین‌شده و مشروع است. چه خوش گفت آن پیر فرزانه:

از کلاه شعبده گه کفتر آید گاه موش
گاه خرگوشی ببینی چاق و چله رفته توش

نیست از اهل سیاست هیچ‌کس نااهل‌تر
غالباَ گندم‌نمایانند اما جوفروش

بازی نغز سیاست بین که زاغی زشت را
طوطیی می‌سازد اما با فتوشاپ و رتوش

مدتی گفتند آن آقا خطاکار است و دزد
بعد از آن گفتند نه، خضر است و پیری سبزپوش

چند روزی صبر کن تاریخ مصرف بگذرد
باز می‌گویند او دزد است و حیز و لاش و لوش

این‌که می‌گویی فریدون است و چون او دادگر
چندسالی پیش از این ضحاک بود و ماردوش!

ساده‌دل‌تر نیست از ما مردمان بسته‌چشم
هرچه گفتند این سیاست‌پیشگان کردیم گوش

زیرکی را گفتم این احوال بین، با خنده گفت
بچه‌جان! سرّ سیاست تو نمی‌دانی، خموش!

شعبده - از آقای محمدرضا ترکی
  • مرتضی